مورخ ۲۹ شهریور ماه سال ۱۳۵۹, کشور عراق رسما متعرض خاک ایران شد و "صدام حسین" رهبر وقت عراق, قرار داد الجزیره که پیشتر مابین دو دولت ایران و دولت متبوع وی, "عراق" و در زمان سلطنت پادشاه فقید ایران بسته شده بود (در زمینه ی تعیین حدود جغرافیایی و مرزهای دو کشور ) را مقابل دوربینهای تلویزیونی پاره کرد ؛ وی نام جنگ خود با ایرانیان را نبرد "قادسیه ی دوم" گذاشت و خواستار جدایی خاک خوزستان از ایران والحاق آن به کشور "عراق" شد.
جنگ تحت شرایطی آغاز شد که پیش از آن بسیاری از افسران و فرماندهان لایق ایرانی توسط نظام انقلابی_ اسلامی اعدام شده بودند ( از ۱۳ تن بالاترین رده فرماندهان نیروهای مسلح ارتش ایران، ۸ نفر به اشکالی چون اعدام، زندان، تبعید و فرار حذف شدند) و تعدادی از فرماندهان وفادار به انقلاب هم (مانند سپهبد قرنی)توسط گروههای معاندی همچون گروهک فرقان و مجاهدین خلق ترور شدند .
تعداد پرسنل نیروهای مسلح ارتش ایران پیش از انقلاب ۴۷۰ هزار نفر بود که بعد از انقلاب به ۱۸۰هزار نفر کاهش یافت (تعداد پرسنل نیروهای مسلح در مقطع شهریور ۱۳۲۰ و به هنگام اشغال ایران توسط نیروهای متفقین بالغ بر ۱۷۰ هزار پرسنل بوده است) و آیت الله خمینی و طرفدارانشان نظریاتی همچون «ما باید به هر قیمت شده انقلاب خود را به تمام ممالک اسلامی و تمام جهان صادر کنیم» را مطرح می کردند؛ همینطور گروگانگیری ۴۴۴ روزه ی دیپلماتهای آمریکایی و شعارهای کمونیستی وضد امپریالیستی آقایان در قالب اسلام و در ضدیت با آمریکا و غرب باعث شد علاوه بر پیمان ورشو وبلوک شرق,آمریکا هم در صف مدافعان حکومت عراق قرار گیرد( این یعنی تمام ابر قدرتهای دنیا در جنگ با ایران )؛کشورهای عربی هم به جز سوریه و لیبی همگی و به اتفاق حمایت خود را از حکومت "صدام" اعلام کردند.
نبرد ایران با همسایه ی متجاوز خود قریب هشت سال به طول انجامید از زمان شروع جنگ تا پذیرش قطعنامه ی ۵۹۸ (۶/۵۸ ــ ۵/۶۶) تقریبا هر نوع پشتیبانی تسلیحاتی و نظامی ,مالی و اطلاعاتی ممکن توسط کشورهای جهان از حکومت بعثی به عمل آمد از آن جمله :
فرانسه در بهمن ماه ۱۳۵۹ اقدام به فروش هواپیماهای میراژ به عراق کرد. همچنین پس از آن که توان نظامی ایران در طراحی عملیات "خیبر" مشخص شد، سلاحهای شیمیایی در حد گسترده به عراق فروخته شد و برای فشار بیشتر بر ایران و تهدید جریان فروش نفت و محدود ساختن منابع ارزی ایران، فرانسه هواپیماهای سوپراتاندارد و موشکهای اگزوسه را به عراق فروخت این روند پس از عملیات بدر با فروش میگ ـ ۲۵ از طرف روسها ادامه یافت و پس از عملیات کربلای پنج، سلاحهای شیمیایی با کیفیت بهتر همچون "سیانور" به عراق دادهشد. در سال ۱۳۶۶ نیز با ایجاد تغییراتی در برد موشکهای "اسکاد ـ بی"، عراق توانست تهران و شهرهای دورتر را هدف قرار دهد.
"امریکا "قطعات رایانهای پیشرفته در اختیار عراق قرار دادکه این کشور را قادر میساخت برد موشکهای اسکاد ـ بی را به ۱۲۰۰ کیلومتر برساند
در طول جنگ افسران رابط سیا اطلاعات نظامی ایران را که بخشی از آن توسط آواکسها تولید میشد، مستقیما به عراق میدادند. در حمله به فاو، سیا و دیا - سازمان اطلاعات پنتاگون- مستقیما علیه ایران عمل کردند و سه شبانهروز سیستم راداری ایران در منطقه عملیاتی را مختل کردند. ناوگان آمریکا مستقیما وارد جنگ با ایران شده اسکله سلمان را نابود کردند.
ماه مارس ۱۹۸۶ شورای امنیت سازمان ملل متحد اعلام کرد که «اعضای این شورا پس از تحقیقات کارشناسان به این نتیجه رسیدند که سلاحهای شیمیایی در موارد زیادی توسط نیروهای عراقی بر ضد نظامیان ایرانی به کار برده شدهاست و اعضای شورای امنیت به شدت این اقدام عراق در ادامه دادن استفاده از سلاحهای شیمیایی را محکوم میکنند.» تنها کشوری که ابن موضوع را در شورای امنیت "وتو" کرد ایالات متحده بود.
به گفته کلنل والتر لانگ (Colonel Walter Lang)، یک مقام ارشد وقت سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا(بازنشسته)«استفاده از سلاحهای شیمیایی در میدانهای جنگی توسط عراق موضوع مهمی برای ریگان و دستیاران او نبود. زیرا تنها برای آنها مهم بود که عراق در این جنگ شکست نخورد.»(Colonel Walter Lang, former senior US Defense Intelligence officer, New York Times, Aug. ۱۸, ۲۰۰۲)
در مقابل تحریم همهجانبه ای از طرف کشورهای جهان در واگذاری تجهیزات هر چند عمومی نظامی به ایران پدید آمد .
نتیجه اینکه ما بیش از پانصدهزار نفر کشته دادیم و خسارات بسیار سنگینی هم متحمل شدیم با این وجود حتی یک متر مربع از خاک خوزستان, نه تنها یک متر مربع خاک بلکه به قول یکی از فرماندهان پیشین جنگ , حتی غباری از خاک ایران را به دشمن متجاوز واگذار نکردیم تحت شرایطی که تقریبا همه چیز علیه ملت ما بود, از شرافت خود دفاع کردیم چنانکه پدرانمان بارها وبارها از شرافت ایران با خون خود دفاع کرده بودند .
در طول تاریخ , کشور ایران وارد درگیریهای متعددی شده است که در بسیاری از موارد دشمن صراحتا قصد نابودی ایران را داشته نمونه های فراوانی در این زمینه وجود دارد وجنگ ایران وعراق اولین نبرد ایرانیان برای حفظ موجودیت کشورشان نیست وقطعا آخرین آن هم نخواهد بود, برای مثال حمله ی قوای رومی به ایران (پلورتاک_کراسوس, بند 19) به فرماندهی "مار کراسوس" کنسول روم و در زمان ژولیوس سزار و موارد بیشمار دیگر (توضیح_روم سه کنسول داشت ژولیوس سزار, مار کراسوس و پومپیوس) نتیجه این بود از تمام قوای سواره نظام وفلانژ(دسته های پیاده نظام) تنها 500 نفر به اسارت گرفته شده و تعداد 300 نفر هم موفق به فرار گشتند بقیه به دست ما کشته شدند
طی تمام قرون گذشته یک واقعیت تاریخی, آشکارا خود نمایی می کند ؛هزینه ی جنگیدن با ایرانیان تحت هر شرایطی بسیار سنگین است و این موضوع در هیچ دوره و یا نظام خاصی هم محدود نمی شود دشمنان ما هم به خوبی از این مطلب آگاهی دارند . برای مثال درگیریهای اخیر ایران با آمریکا را بر سر مسایل هسته ای در نظر بگیرید(به هیچ وجه مواضع هسته ای دولت ایران را تایید نمی کنم) برای درک میزان قدرت نظامی آمریکا کافی است بدانید بسیاری از کارشناسان, توان نظامی آمریکا را بیش از مجموع نیروهای نظامی تمام کشورهای جهان بر روی هم می دانند و آمریکا با در اختیار داشتن در حدود یک سوم اقتصاد جهان بزرگترین اقتصاد در تمام طول تاریخ بشریت محسوب می شود با این وصف چرا تا کنون درگیری نظامی بین ایران وآمریکا پدید نیامده با توجه به اینکه در چنین جنگی شکست ایرانیان حتمی است؟ چرایی آن از اقوال دیپلماتها و سیاستمداران خارجی کاملا روشن است ؛چنین جنگی هزینه های بسیاری را برای دشمنان در پی خواهد داشت .
حال از شما می پرسم چه مزیتی شما را به چیزی بیش ار آنچه صدام بدان دست یافت ,امیدوار می سازد؟ آیا شرایط امروز ایران را بدتر از وضعیت آشفته ی اوایل انقلاب ارزیابی می کنید؟ آیا پشتیبانی بیش از حمایت شرق وغرب عالم که صدام از آن برخوردار بود را برای خود متصور می شوید؟
آیا کمکهای مالی بیش از میلیاردها دلاری که اعراب به عراق برای دشمنی با ایران اهدا کردند را آرزو دارید یا پایگاهی ثروتمندتر از کشور عراق(با صدور چند میلیون بشکه نفت در روز) برای عملیات ضد ایرانی خود در نظر گرفتید؟
گیرم که توانستید واقعیتهای تاریخی این ملت را وارونه جلوه دهید که نمی توانید؛ گیرم که با استفاده از ذهتابی ها و پورپیرارها تاریخ جهان را تغییر دادید و هموطنان آذری ما را شبانه از آریایی تبدیل به آغوزی نژاد کردید آیا گروههایی با تشکیلات وسیعتر از مجاهدین خلق و بعثی های خوزستان که صدام به خدمت گرفته بود را در درون کشور تدارک دیده اید؟
چندی پیش یکی از اقوامم که آذری است از طریق وبلاگ من متوجه توهینهای پان ترکان به "کوروش بزرگ" شد زمانی که نظر وی را در این زمینه جویا شدم او که پیش از هر چیز از وجود چنین جماعتی در میان هم میهنان ما بهت زده شده بود ؛ اظهار شرمندگی وبی اطلاعی میکرد .
آیا تصور کردید که می توانید پیوندهای خویشاوندی و روابط انسانی آذریها و دیگر اقوام ایرانی را یک شبه قطع کنید و از ایشان برای ما دشمن بسازید ؟
به شما می گویم تجزیه ی ایران یا قسمتی از آن سرابی بیش نیست؛ هنوز نمی دانید وارد چه بازی خطرناکی شده اید حتی اگر چنین هوسی شدنی هم باشد که نیست هزینه اش آنقدر زیاد است که تقریبا هیچ چیز برایتان نخواهد ماند که به توسط آن دیهی را بنا کنید چه برسد به یک کشور جدید؛
کسانی که شما را تحریک به اعمال تجزیه طلبانه می کنند از این مسایل به خوبی آگاهند اما آنها اهداف دیگری را از قبیل ایجاد دردسرهای وسیع قومی از جهات گوناگون برای دولت مرکزی و تضعیف آن را بدین شیوه دنبال می کنند . چون به هر روی چه در این راه موفق باشند یا خیر چیزی را از دست نخواهند داد اما شمایان در این قمار زندگی خود را می بازید ؛اگر نمی خواهید وطن پرست باشید لااقل عاقلانه و حسابگرانه عمل کنید بترسید از روزی که صورت حساب هزینه ی تمام اقدامات ضد ایرانی خود را ,تمام توهینها و «الوم السون(مرگ بر) ایران» گفتن ها را به یکباره و یکجا دریافت کنید. در این بازی برای شما برد وجود ندارد؛ ناتوانی در عدم درک این حقیقت بهای گزافی خواهد داشت .
پاینده ایران